رازهای بیل گیتس شدن از زبان یک پدر
راز و رمز پرورش یک فرزند نابغه، فردی که دنیا را تغییر دهد، در یک خانواده معمولی چیست؟
پدر بیل گیتس در این باره توضیح میدهد:ویلیام اچ. گیتس میگوید: «در نخستین روزهای موفقیت شرکت مایکروسافت، وقتی دنیا تازه با پسرم آشنا شدهبود، همه از من میپرسیدند: پسرت را چطور تربیت کردهای؟ البته من همیشه فکر میکردم آنها راست میگویند؛ به راستی پسرم را چطور تربیت کردهام؟ این یک راز است چون حتی خود من هم نمیدانم جوابش چیست!»
پدر بیل گیتس بزرگ پس از این مقدمه جالب به گذشتهها سفر میکند تا آغاز راه پر فراز و نشیب پسر نابغهاش را برای ما ترسیم کند: «در خانه ما او را Trey صدا میزدیم. تری به همراه Paul Allen و یکی دیگر از دوستانشان، اولین فعالیت مشارکتی خود را زمانی آغاز کردند که قصد داشتند دستگاهی به نام Traf-O-Data را وارد بازار کنند. این دستگاه برای تجزیه و تحلیل اطلاعات خام شمارندههای ترافیک طراحی شده بود. پسرم بسیار تلاش کرد تا بتواند این دستگاه را به تولید انبوه برساند.وی بارها شکست خورد، اما نا امید نشد و بالاخره توانست با رفع نواقص Traf-O-Data موفقیت خود را اثبات کند. او از این تجربه آموخت که گاهی ممکن است طرحهای موفق در ابتدا اشکالات فراوانی داشته باشند که باید با پشتکار و دقت حل شوند. او در سال 1975 پس از تنها چند ترم، تحصیل در دانشگاه هاروارد را رها کرد.اما عصر جدید فناوری دنیا وقتی آغاز شد که وی از اتاق کوچک خود در خوابگاه دانشگاه با شرکت Albuquerque تماس گرفت؛ شرکتی که قصد داشت اولین کامپیوتر شخصی دنیا را بسازد. از آن جا بود که پردازش کامپیوترهای شخصی، تنها هدف Trey و Paul شد. آنها بعدها ماجراجویی مایکروسافت را با هم آغاز کردند و با وجود مشکلات مالی و فنی فراوان، به حقیقتی ایمان داشتند که در آن زمان تنها یک رویا بود:
" در هر خانه یک کامپیوتر شخصی وجود داشته باشد".
البته خانوادهها با ترک دانشگاه و آغاز یک پروژه عظیم و رویایی مخالف بودند، اما مصمم بودن و اراده آنها همه ما را قانع کرد. آنها در جواب نگرانیهای والدین خود میگفتند برای مدرک گرفتن همیشه وقت هست. سالهای زیادی گذشت تا در 7 ژوئن سال 2007 من و ملیندا ـ عروسم ـ با افتخار به دانشگاه هاروارد رفتیم تا شاهد اعطای دکترای افتخاری حقوق به تری باشیم. وقتی همه حضار در انتظار سخنرانی وی پس از دریافت مدرک دکترا بودند، او مرا در میان جمعیت پیدا کرد و در چشمانم خیره شد و گفت: «پدر! من همیشه به تو میگفتم که روزی به این جا برمیگردم و این مدرک را میگیرم!» شاید این هم درسی است برای والدینی که فرزندان تیزهوشی دارند که با سلب آزادی عمل از آنها استعداد و نبوغ خدادادیشان را در نطفه خفه میکنند. شاید اگر شما به فرزندتان اعتماد کنید، او رویاهایی را به حقیقت بدل سازد که حتی تصور آنها نیز ممکن نباشد.
- لینک منبع
تاریخ: شنبه , 01 بهمن 1401 (22:04)
- گزارش تخلف مطلب